بسم الله الرحمن الرحیم
امام مهدی موعود (عج) در آئینه اسناد اهل سنّت
دیدار استثنائی امام مهدی (عج) با شیخ حسن عراقی سُنّی
مطالبی را در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از کتاب لواقح الانوار، نوشتهی شیخ عبدالوهاب بن احمد بن علی شعرانی بطور خلاصه و مجمل با ترجمه روان فارسی تقدیم می کنم،
در کتاب لواقح الانوار فی طبقات السادات الاخیار که در آخر کتاب آن را « لواقح الانوار القدسیه فی مناقب العلما و صوفیه» نام نهاده گفته است:
۲۵ – از جمله ایشانند شیخ عارف بالله تعالی آقای من شیخ حسن عراقی خداوند متعال رحمتش کند که در بالا تپه مشرف بر برکة رطلی در مصر دفن شده است، که قریب ۱۳۰ سال زندگانی کرد.
یک بار من و سیّد من، ابی العباس حریثی، به حضور شیخ حسن عراقی رسیدیم، او گفت: « خبر دهم شما را به حکایتی از ابتدای امر تا حالا آن حین که جوان بودم که به آن امر مرا بشناسید چنانچه گویا با من از کوچکی رفیق بوده اید؟»
ما گفتیم آری، گفت: من جوان امردی[۱] بودم که در شام عبا می بافتم و من مُسرف بودم بر نفس [خویش] یعنی مشغول معصیت بودم با دوستان، در روز جمعه ای جمع شده بودیم برای لهو و لعب و خمر، در این حالت یک آگهی از جانب خداوند متعال بر دلم نشست و از خود پرسیدم آیا مگر ما به این کار ها خلق شده ایم؟ رفیقان را و آنچه را که در آن جمع بود ترک کردم و از آن ها گریختم.
آمدم در مسجد جامع بنی امیه داخل شدم و دیدم شخصی را که بر کرسی(منبر) نشسته در شأن مهدی علیه السلام و خروج (قیام) او سخن میگوید، شوق دیدارش بر دلم نشست و مشتاقش شدم، تصمیم گرفتم هیچ سجده ای نکنم مگر آنکه لقای اورا از خدای متعال طلب نمایم تا او را ملاقات کنم .
بنابراین قریب یک سال ادامه می دادم و دعا میکردم. که در شبی از شب ها در مسجد جامع بعد از نماز مغرب بحالت ذکر و انجام مستحبات نشسته بودم ناگه شخصی پشت سر من نشست و دستش را به شانه ام سود و فرمود: « خداوند دعایت را مستجاب کرد (چه خاجتی برای دیدار من داری؟ من «مهدی هستم» او عمامهای مثل عمامة عجم ها و جُبّهای از پشم زیبای شتر داشت.
من دست او را بوسیدم و گفتم با من به خانه ام می آئید؟ اجابت کرد و فرمود برای من مکانی خالی کن که داخل نشود بر من در آنجا احدی غیر از تو
پس برای او مکانی را خالی کردم و نزد من هفت شبانه روز اقامت کرد (مهمان من بود) و ذکر را به من تلقین کرد [آموخت] و امر کرد که یک روز روزه بگیرم و یک روز افطار کنم و اینکه در هر شب ۵۰۰ رکعت نماز بجا آورم و پهلوی خود را از برای خواب بر زمین نگذارم مگر آنکه خواب بر من غلبه کند، (پس از هفت روز) آنگاه که خواست برود و من اورا وداع کنم به من فرمود ای حسن مجتمع مشو با احدی بعد از من و کفایت میکند ترا آنچه حاصل شد برای تو از جانب من، پس منّت احدی را نکش و بدان تو عمر طولانی خواهی داشت، پس گفتم «سمعاً و طاعتاً» خواستم بیرون بروم تا او را بدرقه کنم، مرا در آستانه در نگاه داشت و فرمود از همین جا، پس ماندم به همین حالت و اطاعت کردم. و من الآن ۱۲۷ سال عمر کرده ام.
آنگاه شعرانی گفته بعد از ذکر حکایت دیدار، حسن عراقی یاد آور می شود که او گفت من سوال نمودم از مهدی (عج) از عمر او پس فرمود: ای فرزند من، عمر من الآن ششصد و بیست سال است[۲].
شعرانی در مبحث شصت و پنجم جزء دوم در بیان تمامی نشانه های قبل از قیامت (اشراط الساعه) که به ما شارع حق خبر داده است و قطعاً واقع خواهد شد می نویسد: همینطور است خروج مهدی (عج) بعداً دجّال و بعد نزول عیسی علیه السلام و … طلوع خورشید از مغرب و ترقی قرآن و فتح سدّ یأجوج و مأجوج حتی اگر از عمر دنیا یک روز باقی نمانده باشد و … در باره حضرت مهدی می گوید می گوید: و او از اولاد امام حسن العسکری علیه السلام است و در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ متولد شده و او باقیست تا با عیسی بن مریم علیه السلام با هم شوند و عمر او (مهدی عج) تا زمان ما (سال ۹۵۸) هفت صد و شش سال است این خبری است که شیخ حسن عراقی که ذکرش گذشت به ما داده است.
و این عبارت از شیخ محی الدین عربی در باب ۳۶۶ از «الفتوحات» است که می گوید: بدانید قیام مهدی علیه السلام حتمی است و او بناچار خروج خواهد کرد و خروج نمیکند مگر اینکه زمین از ظلم و جور پر شده باشد، پس آن را پر میکند از عدل و داد، و اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی نمانده باشد خداوند متعال آن روز را آنقدر طولانی می گرداند تا اینکه خلیفهای از عترت رسول الله صلی الله علیه و آله و از فرزندان فاطمه رضی الله عنها و جدّش حسین ابن علی بن ابیطالب علیه السلام در روی زمین خلیفه شود و پدر او امام حسن عسکری، فرزند امام علی النقی، فرزند امام محمد تقی، فرزند امام علی الرضا، فرزند امام موسی کاظم، فرزند امام جعفر الصادق، فرزند امام محمد باقر، فرزند امام زین العابدین علی فرزند امام حسین ، فرزندامام علی ابن ابیطالب رضی الله عنه است. و او همنام رسول الله صلی الله علیه و اله می باشد، مسلمانان در بین رکن و مقام با او بیعت میکنند او شبیهترین مردم به پیامبر اکرم در رفتار و کردار و اخلاق است که خداوند به رسول خدا میفرماید «وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ[۳]» ( و ای رسول حق بدرستیکه تو داری اخلاق بزرگ و برجسته ای هستی[۴]. و … یاران او که در عهد خدا صادق هستند از عجم ها (غیر عرب) هستند و عربی در بینشان نیست، صحبت نمی کنند مگر به زبان عربی، حافظ اسرار او هستند و هرگز خدا را معصیت نمی کنند[۵].
[۱] – بی ریش ، جوانی که شاربش دمیده ولی ریش نیاوره باشد (لغتنامه دهخدا)
[۲] – لواقح الانوار ص ۲۵۰
[۳] – سوره قلم آیه ۴
[۴] – الیواقیت و الجواهر صص ۵۶۱ و ۵۶۲
[۵] – همان ، صص ۵۶۳ و ۵۶۴
© All Rights For مجمع علمی فرهنگی
yandanxvurulmus.qcZruR1pspzb